صبح جمعه با گوشه: دیگر عشق به آزادی چندان هم طبیعی نمی‌نماید

انتظار

صبح جمعه با گوشه؛ یک ساعت دیگر می‌بینمت

صبح جمعه با گوشه؛ ما برگ‌هایی که خش‌خش می‌کنیم صدایی داریم که به توفان‌‌ها جواب می‌دهد

صبح جمعه با گوشه؛ نباید جست‌وجو کرد، باید منتظر ماند

Alice Aedy

صبح جمعه با گوشه؛ اتاق نقش و نور-۱

صبح جمعه با گوشه؛ کاج‌های خاموشِ روبه‌روی خانه ما

صبح جمعه با گوشه؛ گاهی وقت‌ها دوست دارم دراز بکشم و هيچ نگويم

صبح جمعه با گوشه؛ گر تو را خاطر ما نیست، خیالت بفرست

صبح جمعه با گوشه: رد زمان را گم کرده‌ام

http://vskafandre.com

صبح جمعه با گوشه؛ من دردِ تو را زِ دست آسان ندهم

صبح جمعه با گوشه؛ ﺍﺯ ﭘﺲ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﻫﯿﭻ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺯﺍﺭﯼ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺷﻨﯿﺪ

سرباز

صبح جمعه با گوشه؛ هیچ زبانی موطن‌ام نیست