صبح جمعه با گوشه؛ جمعهٔ کُنجکاوی‌های بیهوده

در این جنگل انبوه پر از دام و بلا، بنگر که چه چیزها را از خود بریده‌ام و از قلب خویش گسسته‌ام. با این حال در میان این غوغای روزمره که هزاران میل مفرط به هر شکل، حیاتم را احاطه می‌کند، کی می‌توانم مدعی شوم و چطور جرأت خواهم کرد که بگویم «هیچ چیز از میان اینها توجه مرا به خود جلب نکرده و نگاه من بر آن خیره نمانده است و هیچ یک کنجکاوی مرا بیهوده برنیانگیخته و مرا اسیر خود نساخته است؟*

آهنگ‌های جمعه ۲۷۵ام را در ساندکلاد گوشه یا همینجا بشنوید:

*از کتاب «اعترافات آگوستین قدیس»، ترجمهٔ افسانه نجاتی
عکس: Susanne Stoop©

نظر شما