جمعهٔ سَعدی؛ هر چه زود برآید، دیر نپاید

چند سالی است که روز اول اردیبهشت‌ماه را روز سعدی نام‌‌گذاری کرده‌اند. شواهد نشان می‌دهد، در روزگار ما حافظ بر سعدی پیشی گرفته و حتی جای او را پر کرده است. گفته می‌شود تا یک قرن پیش، در محافل ادبی و خانوادگی، سخنان سعدی و کلام و حکایات او مطرح بوده است، اما امروز دوستداران و نقل‌کنندگان اشعار حافظ (که صد سال بعد از سعدی آمده و به گواه پژوهشگران ادبیات، بلاغت را از سعدی آموخته) فراوان‌ترند؛ مثالش هم این است که بیشتر ما در خانه دیوان حافظ داریم، اما خیلی زیاد نیستند کسانی که بوستان و گلستان سعدی را در خانه داشته باشند و مهم‌تر اینکه آن‌ها را بخوانند.
صبح جمعه با گوشه شماره ۲۱۵ را به آوازها و حکایت‌هایی اختصاص می‌دهیم که از سعدی مایه گرفته‌اند با نگاهی به باب هشتم گلستان «در آداب صحبت»:

رازی که نهان خواهی با کس در میان مَنه و گرچه دوست مُخلص باشد که مَر آن دوست را نیز دوستان مُخلص باشند همچنین مسلسل.

خامُشی به که ضمیر دل خویش
با کسی گفتن و گفتن که مَگوی

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج‌ترند که خردمندان به قُربت پادشاهان.

خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی‌وقت هیبت ببرد. نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.

صبح جمعه با گوشه اولین روز اردیبهشت‌ماه را در ساندکلاود گوشه بشنوید:

تیتر: سعدی
عکس: تمبری که در اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۵۰ میلادی برای یادبود سعدی منتشر شده است
حکایت‌ها: گلستان سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی

نظر شما