سینما گوشه، برنامه امشب: خون و زیتون

سینما گوشه ۲
سینما گوشه
، سینمای کوچک خیالی‌ست که ممکن است بین پیشنهادهایش که شاید موضوع مشترکی داشته باشند، فیلمی برای دیدن پیدا شود. هر پنجشنبه‌ای که آپارات‌چی سینما فرصت کند و برنامه نمایش فیلم سینمایش را روی تابلوی سینما بنویسد، اینجا هم به‌روز می‌شود. آپارات‌چی، برای بازارگرمی، زیر اسم فیلم هایش چیزهایی می‌نویسد در مایه‌های «سراسر پند و اندرز» یا «آخرین سئانس».

درخت لیمو:
لیمو امنیت ملی را به خطر می‌اندازد.

وقتی شائول موفاز وزیر دفاع -متولد تهران- اسرائیل، خانه‌ای در نزدیکی مرز محل زندگی فلسطینی‌ها را برای زندگی انتخاب کرده بود مامورهای امنیتی، درختان زیتون اطراف خانه را بُریده بودند تا به گفته آنها از این درخت‌ها برای پنهان شدن و شبیخون زدن به وزیر و خانواده‌اش، استفاده نشود. خانواده فلسطینی که صاحب این درخت‌ها بودند، از وزیر شکایت کردند و کارگردان فیلم «درخت لیمو» ماجرای آنها را دنبال کرد و با پروبال دادن به داستان، به خصوص به شخصیت زن فلسطینی فیلم، «درخت لیمو» را ساخت که از آن استقبال شد. تبلیغ فیلم در سایت یوتیوب :

درخت لیمو، ۱۰۶ دقیقه، ۲۰۰۸

کارامل:
شکر داغ با آب و آب‌لیمو لطفاً.

داستان فیلم درباره زندگی روزمره پنج زن لبنانی در بیروت است. نادین لباکی، کارگردان فیلم است که یکی از نویسنده‌های فیلم‌نامه است و در فیلم هم بازی می‌کند.
فیلمبرداری کارامل درست چند روز قبل از جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ تمام شد و بعضی از جاهایی که در فیلم می‌بینیم، در جنگ نابود شده.
موسیقی فیلم که کار خالد مزنّر همسر نادین لباکی است، طرف‌دارانی دارد (پا در کفش نمرا و صبح جمعه با گوشه)

کارامل، ۹۵ دقیقه، لبنان، ۲۰۰۷


والس با بشیر
:
۲۶ سگ ول‌گرد رهایت نمی‌کنند.

انیمیشنی که یک جورهایی مستند است و درباره کشتار پناهنده‌های اردوگاه‌های صبرا و شتیلا در بیروت است.
والس با بشیر به نظرم روایت منصفانه‌ای از جنایت صبرا و شتیلاست که بعضی از سربازها و آدم‌هایی که در آن نقشی داشته‌اند – بعضی می‌گویند فقط ناظر بوده‌اند یا فلان- در قالب کاراکترهای این انیمیشن،‌ نشان می‌دهند.
برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان دوره ۶۶ام و اولین فیلم انیمیشنی که نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی ۲۰۰۹ شد.

والس با بشیر، ۹۰ دقیقه، ۲۰۰۸

عجمی:
کمان‌ابروی کافرکیش.

ماجرای فیلم، پنج داستان است در جایی که یک سر هر اتفاقی به نژاد و مذهب می‌رسد. هفت‌سال طول کشید تا کارگردانش توانست این فیلم را بسازد، با بودجه‌ای حدود یک میلیون دلار و فروشی حدود ۲.۲ میلیون دلار.

عجمی، ۱۲۴ دقیقه، ۲۰۰۹

لبنان:
برای جنازه جا نداریم.

داستان فیلم لبنان هم مثل والس با بشیر درباره ماجراهای جنگ اول لبنان است. چهار سرباز اسرائیلی، سوار بر یک تانک مرکاوا، با دنیای بیرون که بیشترش روستاهایی در جنوب لبنان است، از دریچه تانک‌شان ارتباط دارند.
به جز چند صحنه، داستان فیلم در تانک می‌گذرد یا از دریچه آن نشان داده می‌شود.
کارگردان خودش در جنگ بوده و گفته رنج و کابوس جنگ، همیشگی است.
فیلم لبنان را که صحنه‌های دردناکی از جنگ دارد، خیلی‌ها تحسین کرده‌اند.
شیر طلایی شصت‌وششمین جشنواره فیلم ونیز را هم برده، اگر این جور جایزه‌ها در انتخاب‌تان برای فیلم دیدن اثر دارد.

لبنان، ۹۳ دقیقه، ۲۰۰۹

حالا کجا بریم؟
دیکشنری دردسرساز.

زنان روستای بی‌نام و نشان و دور افتاده ای در لبنان، مواظبند مرد‌های روستا به خاطر اختلاف‌های مذهبی به جان هم نیفتند. بعضی صحنه‌های فیلم در روستایی در لبنان گرفته شده که مسجد و کلیسایی در همسایگی هم‌اند.
کارگردان این فیلم هم نادین لباکی است. این فیلم از پربیننده‌ترین فیلم‌های لبنان است. در امارات متحده عربی، فیلم را با حذف  جمله «نشیمن‌گاه من یک دیکشنری است» که یکی از زن‌های فیلم می‌گوید، نشان دادند و مسئولان گفتند این جمله نباید به زبان عربی گفته شود اما بودنش در زیرنویس انگلیسی فیلم، اشکالی ندارد.
در نقدهای فیلم -از جمله- گفته‌اند راه حلی که فیلم برای حل مشکل درگیری‌های مذهبی در لبنان نشان می‌دهد واقع‌گرایانه نیست.

حالا کجا بریم؟، ۱۱۰ دقیقه، لبنان، ۲۰۱۱

دست خدا و عروس سوری هم در این فهرست می‌آیند، به خصوص «دست خدا» با امکانات کم و سختی‌های زیاد ساخته شده که ممکن است باعث شود بعضی‌ها کاستی‌هایش را مهم ندانند و بیشتر، داستان زندگی آدم‌هایش برایشان جذاب باشد.

نظر شما