صبح جمعه با گوشه؛ شاید شیطان

آمریکا یک پیشگویی
در اتوبوس شهری، بحثی بین مسافران در جریان است؛ مسافری می‌گوید:
دولت‌ها کوته‌فکرند.
مسافری جواب می‌دهد:
دولت‌ها را سرزنش نکنید، این توده‌ها هستند که اتفاق‌ها را رقم می‌زنند.
یکی می‌پرسد:
پس کی انسانیت را به مسخره گرفته؟ چه کسی بر ما سوار است؟
مسافری در جواب می‌گوید:
شاید، شیطان.

با این صحنه از فیلم شاید شیطان، به شنیدن آهنگ‌های صبح جمعه با گوشه صدوهشتادوهشتم برویم که ربطی به هم و به فیلم، ندارند:

عکس از کتاب آمریکا، یک پیشگویی

5 Comments

  1. شاهین پاسخ

    برادران کارامازوف در حقیقت چهار برادر بودن. اسمردیاکوف هم پسر همون پدر بود. هرچند نامشروع. به خاطر همین پدر اون رو رها کرده بود و نزد نوکرشون بزرگ می شد. نوکرشون البته اسمردیاکوف رو مثل پسرش دوست داشت و حتی سعی میکرد براش از مهمترین کتاباش که کتب مقدس بودن بخونه تا بچه با سواد و فهیم تربیت بشه. یه جایی هست که داره داستان خلقت رو برا بچه تعریف میکنه و میگه خدا بهشت و زمین آفرید و آب و رود و چمن آفرید و در روز چهارم هم نور را آفرید. اسمردیاکوف داستان که قرار بود در ادامه به عنوان کیسه بوکس ظاهر شود؛ هیچ اهمیتی نداشت که چقدر خوب گوش میده یا چقدر زرنگ و حاضر جوابه. برای همین از پدر مهربونش یه چک محکم خورد، وقتی که پرسید “خب اگه روز چهارم، نور به تازگی خلق شد پس قبلش که نور نبود خدا چطور کار میکرد در تاریکی مطلق؟” (اتفاقا اولین حمله صرع بعد از این چک دیده میشه)
    قضیه از این قراره که نور از همون روز اول بود. (همین طور که در روایت های عهد عتیق هم بعدها آورده شد) و از کجا اومده بود؟ از یه موجودی که از خدا خلق شد همون روز اول. ملک طاووس. ملک طاووس نور رو از تاریکی آفرید و حتی اونها رو از هم جدا کرد تا روز و شب را ایجاد کنه. روز چهارم نور و تاریکی رو به بهشت آرود تا بهشت شب و روز داشته باشه. ملک طاووس؛ بعدها هم که انسان آفریده شد، چون خودش رو CTO/Co-Founder آفرینش میدید دلیلی نیافت که نزد Employee تعظیم کنه. خداییش من هم بودم (چی میشد واقعا؟!) تعظیم نمیکردم. خیلی ضایعس. و یه دفعه انسان بهش برخورد و برداشت یه Post نوشت که این ملک (که پادشاه همه فرشته ها بود) شیطان است و رجیم است و از این جور rantها. بعدش هم publish کرد.
    حالا تعجبی نداره اگه بخش زیادی از رفتار هستی نشات گرفته از چیزی به اسم شیطان باشه. خب به هر حال بوده از همون روز اول و به نظر میرسه خواهد بود تا روز آخر.
    —————
    یه بار اون روزا که گفتی هرکی حال داره یه پلی لیستی درست کنه و بفرسته صبح جمعه بذاریم دور همی. خواستم یه پلی لیستی درست کنم. بعدش واقعا درست کردم. ولی وقتی اومدم یه چک کنم؛ دیدم متاسفانه یه ذره پلی لیست شب جمعه شده تا روز جمعه. گفتم از شب و تاریکی گفتن هنر نیست. حذفشون کردم. بعدشم دیدم لحن یه ذره متال تر شده، شاید پسندیده نشه. کلا بیخیال شدم. کلا خواستم بگم اگه خواستی واقعا یه چیزی از شیطان بگی و به قولی ” با این بهونه ها از زیر بار مسئولیت در بری” این پلی لیستت، راهش نیست.
    حرف آرش هم من رو یاد اون جمله معروف گوته میندازه که “اسیرترین فرد کسی است که به اشتباه فکر میکنه آزاده”. هیچ اهمیتی نداره که چی فکر میکنه یا چه کار میکنه، داستان از این قراره که از ازل تا ابد بخش زیادی از زندگی و سرنوشت هر موجودی در دست چیزیست خارج از توانایی و حتی فهم اون موجود. حالا میخوای مسئولیت قبول کن یا نکن.

نظر شما