صبح جمعه با گوشه

صبح جمعه با گوشه؛ ﺍﺯ ﭘﺲ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﻫﯿﭻ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺯﺍﺭﯼ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺷﻨﯿﺪ

سرباز

صبح جمعه با گوشه؛ هیچ زبانی موطن‌ام نیست

فریدا کالو

صبح جمعه با گوشه: با تردید به سمت تنهایی‌اش پیچید

Peter Doig

صبح جمعه با گوشه؛ اندوهی که سیاه‌رنگ نیست

انسان‌نماها

صبح جمعه با گوشه؛ موسیقی کلاسیک و رابطهٔ عشق و نفرت با خانواده

تعقیب شادی

صبح جمعه با گوشه؛ مرگ و زندگی با کلمه‌ها پوشیده‌ست

آندری تارکوفسکی

صبح جمعه با گوشه؛ بین دو درخت و دو کودک

سوراخ سلفی - بنکسی

صبح جمعه با گوشه؛ اعتیاد به توجه

زن سایه دست

صبح جمعه با گوشه؛ من نخُفتم و نخوردم و چنین شدم و چنان شدم بی‌تو

ادوارد هاپر

صبح جمعه با گوشه؛ اینجا ملالت نگنجد

ماتیس

صبح جمعه با گوشه؛ در جایی دور کسی پیاپی مشت بر در خانه‌ای می‌کوبد

مرد و زن

صبح جمعه با گوشه؛ آفرینشِ اختلاف‌