صبح جمعه با گوشه؛ یک ساعت دیگر میبینمت - گوشه
با صدایت از خواب پریدم. کجا بودی؟ صدایت از کجا میآمد؟ بلند شدم، چرخیدم، صدایت ضعیف و قوی میشد. کمی به چپ، کمی به راست، یک جهت بود که صدایت از همه جهتها قویتر بود. گرفتم آمدم. پیاده، سوار، خواب، بیدار. دم غروب، سر صبح. تیر، بهمن. چه بیاختیار میآمدم. چه ناگهان رسیدم. کجایی؟ صدایت […]
نویسندۀ مهمان