صبح جمعه با گوشه؛ جوی کوچک چهارساله‌ای که می‌رود تا تیره نشود

©Gooshe.net
یکی پیش پیری رفت و رخصت خواست تا راهی سفر شود. پیر گفت: چرا می‌روی؟
گفت: آب که نرود تیره گردد.
پیر گفت: خود دریا باش که نه‌ رَوَد تیره نگردد.*

صبح جمعه با گوشه شماره ۱۹۹ در این هفته با چهار سالگی گوشه همراه شده است. برای خود ما هم معلوم نیست که چرا چهار سال است، گوشه زنده است و بودنش چه چیزی به دنیا اضافه کرده یا نبودش چه چیزی از دنیا کم می‌کند؟

اما شاید، گوشه جوی کوچکی است که می‌رود تا تیره نشود؛ در روزگار تیره و تاری که انگار «تکنولوژی، فرهنگ را از پا در می‌آورد».**

اگر نظری درباره گوشه دارید، یا انتقاد و پیشنهادی، خوشحال می‌شویم اینجا (دیگران درباره گوشه گفته‌اند) برای ما بنویسید.

ترانه‌های این هفته صبح جمعه با گوشه را در ساندکلاود گوشه بشنوید:

دو ماهگی گوشه

یک‌سالگی گوشه

از طبقات‌ الصوفیه*
**  این ایده را نیل پستمن در کتاب تکنوپولی مطرح کرده است.

One Comment

نظر شما