موسیقی

آهنگ‌ها

صبح جمعه با گوشه؛ من ندانم با که گویم شرح درد

مرد و دریا

صبح جمعه با گوشه؛ وجود آدمی مثال مَزبَله است

گوشه

صبح جمعه با گوشه؛ زمان از توهین به قشنگترین چیزها لذت می‌بَرد

بنکسی فلسطین

صبح جمعه با گوشه؛ شاید تاریکی، روشنایی شود

Homewoman

صبح جمعه با گوشهٔ گذشته؛ پذیرایی خُشک و خالی

صبح جمعه با گوشه؛ هنوز حسرت پیراهن تو در تن من است

رقص دستها

صبح جمعه با گوشه؛ اگر چنان بودی که دست ما نبُریدَندی، دل ما بُریدَندی

آرامگاه سعدی، شیراز

جمعه سعدی؛ خَبرت خَراب‌تر کرد جراحت جُدایی

فیلم بدون عشق

صبح جمعه با گوشه؛ زندگی لیلی‌ست، مجنونانه باید زیستن

گرافیتی

صبح جمعه با گوشه؛ دیوانه‌ای باید، تا راه را به شما نشان دهد

صبح جمعه با گوشه؛ درخت زندگی به ناگاه خشک می‌شود

صبح جمعه با گوشه: این برادر شما دیگر از شمردن خسته شده‌