لباس‌قشنگ‌های سینما

آقای ریپلی بااستعداد

گوئینت پالترو و مت دیمن در نمایی از فیلم آقای ریپلی بااستعداد

بعضی فیلم‌ها، صحنه‌ها یا سکانس‌هایی دارند که لباس‌های شخصیت‌ها  در ذهن می‌ماند. بعضی فیلم‌ها گاهی با همین شخصیت‌ها با لباس‌های ویژه و خاص‌شان یادم می‌ماند. درباره تعدادی از این فیلم‌ها که البته در مد زمان خودشان تاثیرگذار بوده‌اند، اینجا  گفته بودم. تعدادی دیگر که از دید من بیشتر با شخصیت‌هایشان، مد را نشان داده‌اند یا باعث تغییر و تلنگری در مد ِ دوره‌ای شدند، اینجا می‌نویسم. شما هم اگر طراحی لباس شخصیتی  در فیلمی برایتان جذاب یا به یادماندنی بوده، به ما پیشنهاد بدهید.

سگ‌های انباری– کارگردان: کوئنتین تارانتیونو– ۱۹۹۲

سگ‌های انباری

با وجود دیالوگ‌های فراوان، پرحرفی و تندگویی شخصیت‌ها و صحنه‌های خیلی خشن، اما کت‌وشلوارهای مشکی بر تن شخصیت‌هایی است که اسم‌شان در فیلم بر اساس رنگ‌هاست (آقای سفید، آقای نارنجی و…) و این گانگسترهای بی‌اخلاق را شبیه مارک‌های بزرگ تجاری کرده است. پیراهن سفید، کروات باریک و ساده و عینک‌ سیاه این آقایان، در دهه نود مردانی را نشان داد که فقط برای رفتن به اداره یا جشن فارغ‌التحصیلی نباید این تیپی بپوشند. در تمام مدت فیلم برای دزدی از یک مغازه الماس‌فروشی و بعد از آن با وجود  تعقیب‌وگریز و کشته و زخمی‌شدن گانگسترها، این شخصیت‌های خشن  با لحن تند و تیزشان با همین لباس‌ها روزگار می‌گذرانند. این کت‌وشلوارها در این دهه با این فیلم حتی از حالت خسته‌کننده  درآمدند و «باحال» و به‌روز به نظر رسیدند.

دو نفر در جاده – کارگردان: استنلی دونن– ۱۹۶۷

اودری هیپبورن

دو بازیگر اصلی این فیلم ادری هپبورن و آلبرت فینی هستند. همین که این خانم، بازیگر فیلمی باشد، رنگ و لعاب فیلم  و نماها تغییر می‌کند. در این فیلم او با همسرش به جاده‌ها و هتل‌ها و مکان‌هایی در جنوب فرانسه برمی‌گردد تا خاطرات روزهای عاشقی را مرور کنند. لباس‌های رنگارنگ و عینک و کلاه‌های این خانم آنقدر در این فیلم معروف شد که بعد از آن با همان لباس‌ها، عکس‌های آتلیه‌ای گرفت.  بلوز سرخ با شلوار جین معمولی، بلوز و شلوار گشاد سراسر سیاه،  لباس شنای سرخ‌رنگ، پیراهن اسپرت زرد با راه‌های افقی قرمز و پیراهن‌های کوتاه تابستانی با طرح‌های هندسی یا گل و درخت … در این فیلم ماندگار شد. عینک آفتابی با فریم سفید و پهن این بازیگر در کنار لباس‌هایش، موجی راه انداخت.

آقای ریپلی بااستعداد– کارگردان: آنتونی مینگلا– ۱۹۹۹

فیلم براساس کتابی به همین اسم است که ماجرای آن در دهه پنجاه میلادی می‌گذرد. یک مامور مالیات بی‌پول با هویت جعلی، به سفارش یک مرد ثروتمند به ایتالیا می‌رود تا پسرش را برای برگشتن به آمریکا راضی کند. او با شرایط و دوستان تازه‌ای روبه‌رو می‌شود که برایش تجربه‌های غریبی را به همراه دارد. تا جایی که باز هم یک هویت تازه برای خودش دست‌وپا می‌کند و در آن غرق می‌شود.

تصور اینکه در آن سال‌ها، در ایتالیا سبک و مد لباس چه بوده،‌ با این فیلم راحت‌تر است. مت دیمن، گوینت پالترو و جود لاو ستارگانی هستند که در این فیلم در قالب داستانی پر از مهمانی و شب‌نشینی، لباس‌های پرزرق و برق رسمی و غیررسمی آن سال‌ها را می‌پوشند، می‌رقصند و می‌خرامند و ما را بین تعلیق داستان و این همه زیبایی رها می‌کنند. سبک‌ لباس‌های جود لا (در نقش دیکی) در این فیلم، انگشتر معروف‌اش در انگشت کوچک، قوطی سیگار، کفش و پیراهن‌های راحت‌اش، بسیار معروف شد و بین مردها طرف‌دار پیدا کرد. دامن‌های ماکسی و نیم‌کلوش گوینت پالترو (در نقش مارج) با پیراهن‌های شومیزی که پایینش گره می‌خورد و کفش‌های هماهنگ با لباس شب هم در این فیلم، سبک قابل‌ توجهی شد.

در حال‌وهوای عشق– کارگردان: وونگ کار وای– ۲۰۰۰

در حال و هوای عاشقی

آقای چائو و خانم چان، در یک روز با هم به خانه‌ای در هنگ‌کنگ اسباب‌کشی می‌کنند و همسایه می‌شوند. هر کدام از آنها متوجه می‌شود که همسرش به او خیانت می‌کند. حسی بین این دو شکل می‌گیرد که آنها را گیج و مردد می‌کنند. این حس در کنار موسیقی به‌یادماندنی، با لباس‌های زیبا و شیک خانم چان درمی‌آمیزد. ماجرای خیانت و وفاداری را در هنگ‌کنگ دهه شصت با سبک لباس‌های سراسری با گلدوزی‌ و پارچه‌های طرح‌دار مخصوص آن روزگار می‌بینیم با اندوه خانم چان برای کنار آمدن با عشق ممنوعه.
یقه‌های ایستاده، پیراهن‌های تنگ و خوش‌دوخت با طرح پارچه‌هایی پر از گل‌های درشت رنگی در این فیلم، شاید روی سلیقه و نگاه بعضی از ساده‌پوش‌های آن سال‌ها اثر گذاشت.

وحشی– کارگردان: لاسلو بندک– ۱۹۵۴

مارلون براندودر روزگاری که موتورسواران با لباس چرمی، نشانه دردسر و ناآرامی بودند، مارلون براندو این لباس‌ها را پوشید، کلاه چرمی کج برسر گذاشت، پاچه‌های شلوار جین‌اش را لوله کرد و بالا زد تا پوتین‌هایش به چشم بیاید و در فیلمی بازی کرد که تا چندین سال بعضی از صحنه‌هایش سانسور شد. فیلمی بر اساس داستانی درباره جوانان شورشی  موتورسوار که به شهری می‌روند و ناامنی و ناآرامی و بی‌نظمی را به آن شهر می‌برند.  مارلون براندو توانست در دهه پنجاه میلادی، از این لباس‌ها که مثبت نبودند و مردم علیه‌شان جبهه داشتند، شخصیت خسته و باحالی را بسازد که دختران برایش می‌میرند. کت سفت و سخت چرمی این بازیگر در این فیلم، به خانواده‌ها راه پیدا کرد و پدران و پسران زیادی مشتری‌اش شدند؛ وارد سبک موسیقی راک‌ اند‌ رول شد و لباس موردعلاقه جوانان سرکش آن روزها که اگر موتوری هم گیرشان می‌آمد، تیپ‌شان را کامل‌تر می‌کردند.

نظر شما