همه تنهایند

فیلم اقلیم ها
بعضی‌ها شاید از فیلم‌هایی که ریتم‌اش را کند می‌دانند و صحنه‌های طولانی کم دیالوگ آنها، خوش‌شان نیاید. شاید فیلم «اقلیم‌ها» ساخته نوری بیله جیلان، کارگردان تُرک برای آنها، چندان پرکِشش نباشد.
اما من با فیلم‌هایی با این توصیف مشکلی ندارم و گاهی دوستشان هم دارم. سال ۱۳۸۳ اولین تجربه‌ آشنایی‌ام با کارهای نوری بیله جیلان، با فیلم Uzak (فاصله) شروع شد. چهار سال بعد «اقلیم‌ها» را دیدم و بیشتر سبک‌اش را شناختم.

ابرو جیلان در فیلم اقلیم ها
فیلم‌های او درباره رابطه آدم‌هاست با تصویر نزدیک از چهره‌ها، نورهای طبیعی، بازی‌های روان و صدای محیط. با هر فیلم این فیلمساز ترک، فیلم‌های اول کیارستمی به ذهنم می‌آید.

خودش چندبار گفته که «زیبایی اسرارآمیز» و سادگی فیلم‌های کیارستمی را می‌ستاید و در کارهایش تاثیر داشته.

نوری بیله جیلان عکاس است و منظره‌هایی که در عکس‌هایش وجود دارد، سرشار از تنهایی و رنگ و نورهایی است که در کارهای سینمایی‌اش هم دیده می‌شود. فیلم «اقلیم‌ها» اولین تجربه دیجیتال اچ‌دی او در فیلمبرداری است. آن سال‌ها بحث‌هایی درباره بودن یا نبودن این تکنیک در سینما مطرح بود اما او این فیلم را به روش سنتی و روی نگاتیو نساخت.
او با اِبرو جیلان،  (همسرش) در این فیلم بازی هم کرده.

کمی از داستان فیلم:

فیلم Iklimler یا اقلیم‌ها با تعطیلات تابستانی این زوج شروع می‌شود. در شرایطی که کمترین کلمه‌ای بین این زن و شوهر گفته می‌شود. عیسی برای تکمیل تز دانشگاهی‌اش، از آثار باستانی عکس می‌گیرد و بهار، کنار ساحل او را تماشا می‌کند. شروع فیلم، کابوس بهار است که شوهرش او را در شن و ماسه خفه می‌کند. عیسی بعد از این خواب، به او می‌گوید که می‌خواهد از او جدا شود. این زوج از هم جدا می‌شوند و بهار از او می‌خواهد دیگر هیچ تماسی نداشته باشند.

فصل بعد پاییز است و ما آنها را در استانبول می‌بینیم. عیسی با زنی تماس می‌گیرد که قبلا با رابطه‌اش با او به همسرش بهار خیانت کرده بود.
زمستان که می‌رسد، عیسی برخلاف حس و حال‌اش که آفتاب و گرما می‌طلبد، به شهری در شرق ترکیه می‌رود که پوشیده از برف است. بهار آنجا مشغول کارگردانی یک سریال تلویزیونی است. او تلاش می‌کند بهار را برای آغاز یک رابطه دوباره، ترغیب کند…

نوری بیله جیلان معمولا در فیلم‌های خودش بازی هم می‌کند. مکان‌های فیلمبرداری‌اش هم همان‌هایی است که سال‌ها در جوانی، از آنها عکاسی کرده. گاهی فیلم‌هایش را خانوادگی می‌سازد و پدر و مادرش هم بازیگران فیلم‌هایش هستند و خواهرش عکاس یا منشی صحنه.

خودش می‌گوید عاشق ادبیات کلاسیک روسیه است و جایی گفته چخوف همیشه با اوست. استانبول نقش مهمی در فیلم‌هایش دارد و خودش معتقد است این شهر آیینه‌ای از جامعه ترکیه است که می‌تواند در فیلم‌اش نمایش دهد. او دوست دارد از نابازیگر استفاده کند و دیالوگ‌ها و روابط آدم‌ها را طوری نشان می‌دهد که برای من که شناختی از جامعه ترکیه ندارم، گویا و روان است.

درباره فیلم اقلیم‌ها:
[schema type=”movie” url=”http://www.imdb.com/title/tt0498097″ name=”فصل‌ها (اقلیم‌ها)” description=”فیلم Iklimler یا اقلیم‌ها با تعطیلات تابستانی یک زوج شروع می‌شود. در شرایطی که کمترین کلمه‌ای بین این زن و شوهر گفته می‌شود. عیسی برای تکمیل تز دانشگاهی‌اش، از آثار باستانی عکس می‌گیرد و بهار، کنار ساحل او را تماشا می‌کند.” director=”نوری بیله جیلان” actor_1=”نوری بیله جیلان در نقش عیسی” actor_2=”ابرو جیلان در نقش بهار” ]

تیتر، از شعری از هرمان هسه، با ترجمه فرشته وزیری نسب

Film: Climates (Iklimler)– Nuri Bilge Ceylan 2006

One Comment

  1. امیر پاسخ

    همانند اقلیم های مختلف در جغرافیاهای مختلف،روح انسان ها هم دارای اقلیم های مختلفی است…

نظر شما